در حساس ترین بازی هفته دوم تیم پیروز هفته اول منتخب چمازکتی به مصاف تیم نکا می رود.
این بازی ساعت 14 در زمین ورزشی شهدای چمازکتی برگزار می شود.
به امید موفقیت جوانان محل در بازی فردا
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 270
1.برادرتون
2.خواهرتون
3.bf
4.gf
5.بهترین دوستتون
6.کسی که قراره باهاش ازدواج کنین
7.تنهای تنها
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 271
یک عمر قفس بست مسیر نفســـــــم را
حالا که دری هــست مرا بال و پری نیست
حالا که مقــــدر شده آرام بگیـــــــــــــــــرم
ســـــــیلاب مرا برده و از من اثری نیـــست
بگــــــذار که در ها همه بســـــــــته بمانند
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست..!
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 280
امروز دلم خواست باد باشم...
دلم خواست باد باشم و بروم تمام ابرهای دنیا را بیاورم بالای سر خانه تان...
دلم خواست از بین آنهمه ابر بارور ترینشان را جدا کنم...بقیه ابر ها را روی آسمان خاکی این شهر رها کنم و آن ابر خاص را بارانی اش کنم...
امروز دلم خواست جادوگر باشم...خواستم جادوگر باشم و تمام دوست دارم هایی که هرروز ذکرشان را می گویم برایتان لای این قطره های باران جا بدهم.....
ببخش که نه جادوگرم و نه باد...
نه وقتی می بارم فایده ای برایتان دارم و نه وقتی ساکنم...
ببخش که فقط می توانم برایت دعا کنم و بغض کنم و پریشان بشوم..
ببخش که انقدر ناتوانم لیلا...
مهربان ماه من......من که فقط در مقابل مهربانیت شعر را دارم...
ببخش این تحفه ی درویشانه را....
من هنوز به تمام نقاشی های نمایشگاه نقاشی فکر می کنم و تصویرتان که توی قاب ذهن من نقاشانه تر از نقاش هر هنرمندی است......
من هنوز هم دلم میخواهد میانه ی راه کسی بیاید و آدرس از شما بپرسد....و من برای تک تک کلماتی که می گویید به خودم افتخار کنم....
من هنوز هم....دلم آن لبخند شما را میخواهد..من...
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 241
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 258
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 253
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 283
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 263
بالاخره موفق شدم بعد حدود شش ماه که از آخرین دیدار من با بابابزرگ میگذرد او را در ایام عید سعید قربان زیارت کنم...
حاج غلامرضا قانعی پدر شهید محسن قانعی پدری که بعد از فوت همسرش زمین گیر شد و مسئولیت نگهداری او بر دوش فرزند کوچکش مسعود افتاد.از حدود دو ماه پیش به من خبر رسید که حال این پدر بزرگوار به شدت وخیم است و من توانستم بعد از دو ماه که از اوضاع بد جسمی ایشان میگذرد او را ببینم.
دیدن بابابزرگ یک خوبی داشت و چند بدی!!!خوبی آن این بود که احمدلله صله رحم را به جا آوردم ولی متأسفانه اینقدر از دیدن بابابزرگ و حالش شوکه شده بودم که به محض دیدنش فقط گریه میکردم و از عموی شهیدم میخواستم که بین خدا و او واسطه شود و برایش دعا کند...بابابزرگ در کنار شرایط بدی که داشت دچار آلزایمر هم شده و اصلا مرا نشناخت و این مسئله بیشتر مرا آزار میداد.
هدف من از گفتن این مطالب این بود که هم یادی از این پدر بزرگوار کرده باشم و هم از شمابازدیدکنندگان محترم بخواهم که برای ایشان دعا کنید چون شدیدا محتاج دعای خیر شما بزرگواران هستیم...
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 280
برچسب : نویسنده : gorbanali eshghema2ta بازدید : 241